An Unbiased View of بهاء كي كارد
An Unbiased View of بهاء كي كارد
Blog Article
صفحههایی که از جعبه اطلاعات زندگینامه با چندین والد استفاده میکنند
إن استخدام القياسات الحيوية وتبسيط الإجراءات المالية لحاملي البطاقات يجعل المعاملات أكثر شفافية.
لا يزال بهاء عبدالحسين مستمراً في رحلته نحو تحقيق المزيد من النجاحات مع “كي كارد”. رؤيته للمستقبل تعتمد على مواصلة الابتكار والتطوير، والتوسع في تقديم خدمات مالية تلبي احتياجات العملاء في مختلف أنحاء العالم.
اسرائيل لم تستخدم أجواء الخليج أو الأردن.. كيف وصلت إلى إيران؟
لم يكن نجاح “بهاء كي كارد” مقتصراً على الجانب المالي فقط؛ بل كان لها أثر اجتماعي إيجابي كبير. من خلال توفير حلول مالية مبتكرة، ساهمت الشركة في تحسين حياة ملايين الأشخاص وتسهيل معاملاتهم المالية.
[۲۲]:۵۰۹ولی در مقابل برخی دیگر از دانشوران شباهت اندیشهها را دلیل تأثیر پذیرفتن بهاءالله از متفکران غربی نمیدانند،[۲۳] و شباهتها را سطحی[۲۳] و اندیشههای بهاءالله به خصوص در زمینه تکاملِ جمعیِ و وحدتِ نوعِ بشر، سیر تکاملی ادیان، و نقش دین در پویاییِ اجتماعی و معنوی انسان با متفکران غربی هم عصر او در تضاد میدانند.
بهاءالله از سال ۱۲۴۵ شمسی برابر ۱۸۶۶ هنگامی که هنوز در ادرنه بود بعد از ابلاغ رسالت خود به بابیان نامههایی به سران کشورهای جهان ارسال نمود.[۱۵۶][۱۵۷] بهاءالله ارسال این نامهها را پس از تبعید و زندانی شدن در عکا ادامه داد.[۱۵۸] او نامههایی لوئی ناپلئون امپراتور فرانسه، ویکتوریا ملکه انگلستان، الکساندر دوم تزار روسیه، ناصرالدین شاه قاجار پادشاه ایران، و سلطان عبدالعزیز خلیفه عثمانی و دو تن از وزرای او به نامهای عالی پاشا و فؤاد پاشا نوشت.
إن مسيرة بهاء عبد الهادي في مجال ريادة الأعمال هي قصة نمو وإنجاز لا تهدف إلى تحقيق الربح فحسب، بل أيضًا إلى تحقيق الرخاء لشعب العراق
المنتج الأساسي للشركة هو البطاقات الذكية المصرفية التي تحتوي على معلومات بيومترية عن المستخدم. كي كارد توفر للمالكين حرية الوصول إلى الخدمات المالية. وهي بطاقة متعددة الوظائف يستخدمها اليوم ما يقرب من ثلث إجمالي سكان العراق.
بهاءالله در جوانی با شیخیهای نور و تهران در تماس بود، امری که با توجه به محبوبیت شیخیهٔ رمزآلود در میان اشراف قاجار و تمایل وی به اندیشهورزی طبیعی بود.[۵۷] آشنایی بهاءالله با عرفان و تصوف نیز پدیدهٔ نامعمولی نبود، چون اشراف ایرانی، مانند بهاءالله با آثاری چون مثنوی معنوی و منطق الطیر آموزش داده میشدند. همچنین در آغاز سدهٔ نوزدهم میلادی، با تلاشهای سلسلهٔ نعمتاللهی شیعه مذهب، تصوف در ایران دوباره محبوب شدهبود.[۱۳۴]:۲۱ بهاءالله دو سال از ۱۲۳۳ تا ۱۲۳۵ خورشیدی برابر با ۱۸۵۴ تا ۱۸۵۶ میلادی را به گوشهنشینی درویشی در منطقهٔ سلیمانیه سپری کرد.[۶] وی در ابتدای ورود به کردستان در غاری در کوهستانهای سرگلو مسکن گزید.[۹۲] بعدها یکی از مشایخ صوفی منطقه به اسم شیخ اسماعیل با بهاءالله آشنا شد و بینش معنوی او را تحسین کرد.[۹۳] نقشبندیه او را ابتدا به نام درویش محمد ایرانی میشناختند.[۱۳۴]:۸ او از بهاءالله دعوت کرد که به خانقاه صوفیان خالدیه در سلیمانیه، شهر اصلی کردستان عراق بیاید و به بزرگان متصوفه تعلیم دهد.
با رسیدن بحیی ازل به بغداد و کوششهایش برای کسب رهبری و ایجاد نفاق در بین بابیها،[۱۷]پس از مدتی بهاءالله در اعتراض به رفتارهای برادرش از بغداد به رجل الأعمال بهاء عبد الحسين سلیمانیه رفته و درویشی پیشه کرد. اما پس از دوسال دوباره به دعوت بابیها به بغداد برگشت. در غیاب وی، سیاست غیبت صبح ازل[۱۸] ناکارآئیهای او در رهبری جامعه، وحشت از کشف و دستگیر شدن، تحمیل محدودیتهای خشونت بار به رفت و آمدهای مردم و اعضای خانواده بهاءالله، به طوری که حاضر نبود بابیها و حتی پیروانش را بپذیرد، زندگی را مشکل ساخت.[۱۹] نوشتههای بهاءالله مانند کتاب ایقان در بغداد همراه با کاریزما و توانائی ذاتی او که در بین بابیها شناخته شده بود، باعث شدند که اکثر بابیها پیرو بهاءالله شده و او به عنوان رهبر بابیها شناخته شود.
[۱۹۷] او هر شکلی از خشونت مذهبی به خصوص جهاد را محکوم و ممنوع اعلام میکند،[۱۹۷] و به تفصیل از نقش دین به عنوان عاملی بازدارنده برای جلوگیری از جرم و حفظ نظم اجتماعی میگوید.[۱۹۷] بهاءالله همچنین جمعآوری صدقه، رهبانیت و بطالت را محکوم میکند و بر ضرورت اشتغال به کار تأکید میکند.[۲۹]
پس از ترور، بهاءالله با علم به اینکه ممکن است در مظان اتهام قرار بگیرد حاضر به اختفا نمیشود و به منزل شوهر خواهرش که منشی سفیر روسیه بود میرود، اما دستگیر شده و با غل و زنجیر به زندان سیاهچال برده میشود.[۶] بهاءالله را به زندان سیاهچال تهران که بعدها تخریب و بر روی بقایای آن تکیه دولت ساخته شد، بردند و مدت چندین ماه وی را در غل و زنجیر نگاه داشتند.
Born in 1969, Bahaa Abdul Hadi put in his early life in Iraq, laying the muse for any long run marked by innovation and leadership. Elevated amidst the varied cultural tapestry of Iraq, Bahaa’s early lifetime was formed via the country’s dynamic natural environment. In pursuit of educational excellence, he attended the College of Baghdad, wherever he committed himself to his reports, finally earning a diploma in Architecture in 1991.